شــــــــبگردی می‌کنــــم...

اما صدای نفــــــــــــس‌هایـــت را از پشــــــــت

هیچ پنــــــــــــــجره و دیواری نمی‌شـــــــــنوم

آســوده بخواب نازم

شـــــــــ ــ ـ ـــــــهر در امن و امان اســـــــت

تنها خانه‌ی من اســت که در آتــــش می‌ســـــــــــــــــوزد

 

 

عــشــق فــقــط عــزیزم و دوســـتت دارم نــیــســــت !
عشق اینه که :
تو هر شرایطی باهاش باشی ؛
حتی اگه نفهمه

 

 

روزها دارند می گذرند!

آدم ها هم می گذرند...

اما کاش از همدیگر می گذشتند!

نه از روی همدیگر

 

 

ماهی فرار کن ...
اینجا تُنگت را خواهند شکست
تا از جان کندنت لذت ببرند...!!!

 

 

گفتم:

تمام وجودم از آن تو بود

مشکلم چیست که با من چنین می کنی؟

گفت:

آنقدر خوبی که حالم را به هم می زنی!!!

 

 

 

‫سیگارو گذاشته بودم زیر لبام
گفتم هی یارو !
آتیش داری؟
جواب داد: توی جیبم که نه!
ولی تو دلم آره، به کارت می آید؟
گفتم بده همدردیم!‬

 

 

 

من دارم سعى مى کنم ،همرنگ جماعت شوم
اما !
مى شود کمکم کنید!؟
آى جماعت !
شما دقیقا چه رنگى هستید؟

 

 

 

a.s

 

 

تاريخ دو شنبه 19 تير 1391برچسب:,سـاعت 17:3 نويسنده امین سـ ـ ــام و الـ ــــناز| |