ملودے زندگـ ـ ـے
از تمام دار دنیا تنها یکــ چیز دارم :دوستتـــ❤ـــــ
تنهایی... رفته بودم سر حـوض غمگین دیدارم... ببین غمگین، شانه هایت... سر بروی شانه های مهربانت میگذارم کاشکی... اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم... a.s
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد
ببین دلتنگ دیدارم...
ببین
خوابم نمی آید،
بیدارم...
نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو:
تورا بیش از همه کس دوست میدارم
عقده ی دل میگشایم
گریه ی بی اختیارم
از غم نامردمی ها بغض ها در سـیـنه دارم
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم
هنوزم خیـس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم...
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره...
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...
miss-A |